اولین محرم امیر مهدی جون

 

اولین محرم امیرمهدی جون

کوچولوی مامان در اولین محرمت تو شهرستان بودیم بابا هم چون مرخصی نداشت برگشت خونمون.قربونت بره مامان صبح زود بیدار شدیم وبا مامان بزرگ رفتیم مسجد شهدا.اونجا نی نیای زیادی اومده بودن که برای فرزند کوچولوی 6 ماهه امام حسین (ع) عزاداری کنن خیلی گرم بودو اکثر نی نیا گریه میکردن تو پسر ناز مامان آروم نشسته بودی بغل مامان جون و به روضه ای که میخوندن گوش میکردی بعدش خوابیدی ومنم بعد بیدار شدنت بلند شدم رو دستام گرفتمت وبرای کوچولوی امام حسین باهم لالایی گفتیم بعدش اونجا ازکل نی نیا عکس گرفتن از توام عکس گرفتن خوشگل مامان.بعد تموم شدن مراسم برگشتیم خونه مامان بزرگ اینا شدید بارون میبارید تو این بارون آتا جون رفته بود برات طبل خریده بود خیلی دوست داره برات کلی اسباب بازی خریده به قول آتاجونت که میگه منیم جیرانیم.

















تاریخ : 07 بهمن 1392 - 01:46 | توسط : مامان امیرمهدی | بازدید : 1023 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید



هیچ نظری ثبت نشده است

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام